استخراج، پالایش و برداشت گاز از میادین گازی و اثر آن بر بحران انرژی و قطع گاز و برق در زمستان و تابستان
به گزارش نفیرنفت | شبکه خبری صنعت نفت ایران؛ اسدالله غلامپور، از مدیران صنعت نفت و پتروشیمی در یادداشتی نوشت: مجموع ذخایر گازی ایران حدود ۳۳ تریلیون متر مکعب میباشد که تقریبا ۱۷ درصد از کل ذخایر گازی جهان و پس از روسیه، دومین کشور دارنده ذخایر گازی دنیا می باشد. علیرغم این نعمت خدادادی، این سلطان گازی بگونه ای مدیریت شده است که در زمستانها به قطع خوراک گازی و در تابستان ها هم به قطع برق شرکتهای بزرگ پتروشیمی و فولادی و حتی خانوارها مبادرت می ورزد، بعبارت دیگر نه تنها مانع فعالیت در ظرفیت صنایع ذکر شده گردیده و میلیاردها دلار درآمد ارزی را ناممکن نموده است، که ارز آوری همان خام فروشی غیرمطللوب گاز، هم بدرستی اجرا نگردیده و خانوارها و شرکتهای بزرگ پتروشیمی و فولادی را هم در زمستان با مشکل قطع گاز و در تابستان با مشکل قطع برق مواجه کرده است.
قطعا عالمان و هوشمندان دنیا به این نوع مدیریت بر دومین ذخایر عظیم گازی دنیا، متعجبانه می نگرند زیرا ایران، با در اختیار داشتن حدود ۳۳ تریلیون متر مکعب ذخیره گاز طبیعی، در کنار روسیه یکی از دو دارندهٔ بزرگ ذخایر گازی جهان است.
این در حالی است که روسیه با انحصار بازار مصرف گاز اروپا و بتدریج آسیای شرقی نه تنها بهعنوان وسیله کسب درآمد و اندوختن ثروت که بهعنوان ابزاری موثر در سیاست خارجی نیز بهره میگیرد، اما ایران به برکت بیتدبیری و اتخاذ سیاستهای ناصحیح، برای تأمین مصرف داخلی خود نیز با مشکل روبرو بوده و علیرغم نشستن بر روی گنجی بزرگ، همچون فقیری بی بضاعت و تولیدکنندای بی دست و پا حرکت میکند.
ذخایر گازی مخازن هیدروکربنی ایران، از سه بخش تشکیل شدهاست، بخش اول میدان های گازی، بخش دوم ذخایر گاز طبیعی موجود در کلاهکهای گازی میادین نفتی و بخش سوم گازهای همراه نفت در میادین نفتی میباشند.
ایران در حال حاضر مجموعا ۳۶ میدان گازی دارد. میدان پارس جنوبی از بزرگترین منابع گازی مستقل جهان و بزرگترین میدان گازی ایران است که روی خط مرزی مشترک ایران و قطر در خلیج فارس و به فاصله ۱۰۰ کیلومتری ساحل جنوبی ایران قرار دارد. پارس جنوبی با داشتن هشت درصد از کل ذخایر گازی جهان و تقریباً ۵۰ درصد از ذخایر گاز داخلی ایران، بزرگترین میدان گازی جهان از نظر ذخایر محسوب می شود.
سهم ایران از این میدان ۹۷۰۰ کیلومتری، ۳۷۰۰ کیلومتر است و با ذخایر ۱۴ هزار میلیارد مترمکعب حدود ۸ درصد از ذخایر کل جهان را در خود جای داده است. حجم ذخایر میعانات گازی این میدان ۱۸ میلیارد بشکه برآورد شده است. توسعه این میدان در سال ۱۳۷۶ از سوی ایران آغاز شد.
ظرفیت برداشت روزانه ایران از این میدان مشترک به گفته وزارت نفت، هم اکنون حدود ۷۰۵ میلیون مترمکعب است که بیشتر از قطر می باشد. برداشت تجمعی ایران از میدان مشترک پارس جنوبی از ابتدای توسعه آن یعنی از سال ۷۶ تاکنون بیش از ۲ هزار میلیارد مترمکعب بوده که با سرمایهگذاری بیش از ۸۰ میلیارد دلاری محقق شده است.
قطر تقریبا تمام گاز تولیدی خود را صادر میکند و اما ایران، افزایش تولید از این میدان را صرف نیاز داخلی گاز در بخشهای خانگی صنعتی و تجاری و گسترش صنایع پتروشیمی بر پایه گاز ارزان قرار داده است. کارشناسان معتقدند که از زمان اکتشاف این میدان، قطر با ۱۵۰۰ میلیارد دلار، پنج برابر ایران از پارس جنوبی درآمد داشته است.
این مساله زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که به آمار رسمی کاهش تولید گاز این میدان دقت شود. بر اساس آمار منتشرشده توسط وزارت نفت، از ۳ سال آینده، هر سال به اندازه درآمد یک فاز، از درآمدهای این میدان کاسته خواهد شد؛ حقیقتی تلخ که چرایی آنرا باید مدیران حاکم بر صنعت نفت پاسخ دهند. هر چند در سالجاری وزارت نفت اعلام کرده است که ارزش برداشت تجمعی ایران از میدان مشترک پارس جنوبی تا ابتدای بهمنماه ۱۴۰۰ برابر با ۳۶۰ میلیارد دلار بوده است.
به طور کلی در صورت استفاده بهینه از میدان گازی پارس جنوبی علاوه بر رفع نیاز روزافزون مصرف گاز کشور، جایگزین کردن گاز طبیعی به جای نفت و فرآوردههای آن همراه با افزایش سهم گاز در سبد انرژی مصرف داخلی، صادرات گاز و میعانات گازی و گاز مایع و همچنین ارائه میعانات گازی به عنوان خوراک و منبعی پایدار به صنایع پتروشیمی، و نهایتا ارائه خوراک گازی اتان استحصال شده به پتروشیمیها برای تولید الفین ها و مشتقات آن، می توان بهره برد.
خریداران گاز ایران بهترتیبِ میزان تعهد فروش عبارت از عراق، ترکیه، ارمنستان هستند که در مجموع حدود ۸۱ میلیون متر مکعب گاز از ایران دریافت میکنند. این در حالی است که در حال حاضر، ترکمنستان فروشنده گاز به ایران است و بخش قابلتوجهی از درآمدهای صادرات گاز صرف پرداخت هزینه خرید گاز از این کشور میشود.
طرح فروش گاز ایران به هند و پاکستان از خط لوله موسوم به «صلح»، که بابت آن تاکنون حدود هفت میلیارد دلار پرداخت شده است، نیز سالهاست که همانند خط لوله بیمصرفمانده و زیر آب پوسیدهٔ انتقال گاز ایران به امارات تحت عنوان قرارداد کرسنت، هنوز بلا تکلیف است و بنظر نمیرسد بلاتکلیفی این دو پروژه بزرگ مشکل فنی داشته باشد که می توان با تدبیر به حل آن همت نمود، چرا که بزرگترین اختلافات تجاری دنیا با مذاکره صحیح قابل حل است چه برسد به این دو موضوع. با آگاهی از نعمات خدادادی فوق، باید گفت که سهم منابع انرژیهای فسیلی به عنوان خوراک پتروشیمی در جهان حدود ۱۵ درصد است، در حالیکه این نسبت در کشور ما بسیار اندک میباشد.
کشور ایران در مجموع ۱۷ درصد از مخازن و منابع هیدروکربنی جهان را در اختیار دارد، اما تاکنون، مقدار بسیار کمی از این منابع هیدروکربنی را در صنعت پتروشیمی استفاده نموده است. بنابراین وجود منابع هیدروکربنی خدادای، بیشترین مزیت مطلق را برای توسعه صنعت پتروشیمی با هدف تکمیل زنجیره ارزش نفت و گاز را برای ایران در بر دارد. از آنجایی که ۱۷ درصد از تمامی ذخایر خام هیدروکربنی جهان در اختیار کشور ایران است، بنابر این جایگاه نسبی ایران در تولید محصولات پایه پتروشیمی در جهان، حداقل باید در همین حدود باشد.
در پایان سال ۱۴۰۰، شرکتهای پتروشیمی در ایران شامل ۶۳ مجتمع تولیدی و ۳ مجتمع سرویسهای جانبی (تولید کننده آب، برق و بخار) بوده اند که از نظر پراکندگی جغرافیایی به سه دسته شامل منطقه ماهشهر، منطقه عسلویه و سایر مناطق (شامل تمام پتروشیمیهای پراکنده در استانهای نیمه غربی و شرقی کشور است) تقسیم میشوند. بر اساس آمارهای پایان سال ۱۴۰۰، در منطقه عسلویه ۱۸ مجتمع تولیدی با ظرفیت اسمی ۳۴.۴ میلیون تن در سال (معادل ۴۱ درصد ظرفیت اسمی کل) و ۲ مجتمع سرویسهای جانبی وجود دارد.
منطقه ماهشهر شامل ۱۹ مجتمع تولیدی با ظرفیت اسمی ۲۵.۷ میلیون تن (معادل ۳۱ درصد ظرفیت اسمی کل) و ۱ مجتمع سرویسهای جانبی میباشد و ۲۴ مجتمع تولیدی باقیمانده با ۲۳.۴ میلیون تن ظرفیت اسمی (معادل ۲۸ درصد ظرفیت اسمی کل) در سایر مناطق کشور قرار دارند؛ که تمامی آنها دارای واحدهای سرویسهای جانبی (یوتیلیتی مستقل) هستند.
در دنیا بیش از ۹۰ نوع محصول توسط صنایع پتروشیمی تولید و به صنایع پایین دستی تحویل داده می شود. حال آنکه در ایران حدود ۳۲ نوع محصول تولید میشود که نشان می دهد صنایع پتروشیمی در ایران، جای ارتقا و توسعه فراوان دارد. اگر پتروشیمی نقش و جایگاه واقعی خود را در تکمیل زنجیره ارزش پیدا کند، اساسا نباید محصولات هیدروکربنی صادر شود، زیرا هیدروکربنها، بهترین خوراک برای واحدهای پتروشیمی بوده و همچنین صادرات آنها نسبت به موادپلیمری و زنجیره آن، ارزش افزوده کمتری به همراه دارد.
یکی از مزایای مهم کشور ایران، پایین بودن قیمت تمام شده استخراج و تولید محصولات هیدروکربنی از نفت خام گرفته تا محصولات صنایع پایین دستی است. به عنوان مثال هزینه نفت خام استخراج شده در غرب کارون، حدود ۱۰ دلار برای هر بشکه است و در این زمینه عربستان هم وضعیت مشابهی دارد. در صورتی که در سایر کشورها مانند نروژ و انگلستان بالاتر از ۳۰ تا ۳۵ دلاربرای هر بشکه هزینه میشود، این مزیتی که ما در اختیار داریم را حتی روسها هم ندارند. این مسأله در مورد گاز هم صادق است.
ما در پایینترین نقطه هزینه تولید و بهره برداری هر متر مکعب گاز نیز قرار داریم. با توجه به مسائل فوق، یکپارچهسازی پالایشگاه و پتروشیمی از جمله اموری است که مزیت نسبی و شاید مزیت مطلق ایجاد آن در سواحل جنوبی کشور در بر دارد. توسعه پتروشیمیها در ذیل پالایشگاهها و ایجاد پتروپالایشگاهها به دلیل برخورداری از مزیت نسبی خوراک پایدار و در دسترس و صرفهجویی در هزینههای انتقال خوراک است.
تمرکز واحدهای پتروپالایشی و شیمیایی به دلیل برخورداری از فرصتهایی نظیر دستیابی سریع و کمهزینه به خوراک از طریق ارتباط و نزدیکی واحدها، سرعت بالای استقرار و راهاندازی فعالیتها و البته صرفه جویی قابل ملاحظه در هزینههای سرمایه و جاری موجب جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی میشوند.